حرفهای از جنس دلتنگی
قاصدک غم دارم غم اوارگی و دربدری غم تنهایی و خونین جگری قاصدک وای به من همه از خویش مرا می رانند همه دیوانه و دیوانه ترم می خوانند مادر من عم هاست مهد و گهواره من ماتم است قاصدک دریابم. روح من عصیان زده و طوفانیست اسمان نگهم بارانیست قاصدک غم دارم غم به اندازه سنگینی عالم دارم غم من صحراهاست افق تیره او ناپیداست قاصدک دیگر از این پس منم و تنهایی وبه تنهایی خو در هوس عیسایی و به عیسایی خود منتظر معجزه ای_غوغایی قاصدک حال گریزش دارم می گریزم به جهانی که در ان پستی نیست پستی و مستی و بد مستی نیست می گریزم به جهانی که مرا ناپیداست شاید ان نیز فقط یک رویاست
نظرات شما عزیزان:
وبلاگ خوبی داری ازت دعوت میکنم تا به وبلاگ منم سری بزنی www.mto.loxblog.com
اگه خوشت اومد منو با نام "محل تبادل اطلاعات "لینک کن بعد بهم پیام بده تا لینکت کنم.با تشکر
وبلاگتون خیلی قشنگ من یه خورده از مطالبش رو هم کپی کردم
راضی باشید
Power By:
LoxBlog.Com |